بعضی ها کورِ خودشان هستند و بینای دیگران
محمدفایق مجیدی
«گزنه» کتابی است از «جعفر شهری»؛ یکی از دوستان آن را در سال 1383 به من هدیه نمودند. کتابی که سرگذشت تلخ نویسنده آن؛ جعفر شهری به تصویر کشیده شده. من کتاب را با دقت خواندم و نکات ارزنده ی آن را کلیدواژه وار یادداشت نمودم. شما هم اگر کتاب را نخوانده اید، با خواندن این گزین گویه ها شاید رغبت کنید کل کتاب را بخوانید. کتاب با این جمله آغاز می شود: «پیشکش به همه ی آن ها که به من بد کرده، زحمت رسانیده و ستم روا داشته اند.»
و اما در این کتاب این جمله های نغز در لابه لای شرح حال جعفر شهری جلب توجه می کند:
- این از خصوصیاتم بود که به حرف های بزرگ تر از خودم گوش بدهم؛ کلمات بزرگ ترها را سرمایه هایی می دیدم که بلاعوض در اختیارم می گذارند، باید آن ها را پذیرا بود.
- اولین آفت فقر، قساوت می باشد و دومین، عصیان و سومین، تقلب.
- بعضی از آدم ها هر چه پول و مقام شان بالاتر رفته، انسانیت شان پایین تر آمده بود.
- مادرم می گفت: غالباً نیت های ناپاک در پسِ قیافه های پاک، معصوم و خوش آیند می باشند.
- لطمه ی دوست، کشنده تر از زخمه ی دشمن است.
- برخورد منافع، سیمای واقعی انسان را ظاهر می سازد.
- قبح فعلِ بد، بار اول آزار می دهد؛ دشواری سخن در کلمات نخستین آن می باشد
تعداد 3صفحه فایل ورد word و PDFدر حالت به صورت فشرده در قالب winzipقابل دانلود می باشد.
این مطلب نتیجه مطالعه در ایام 30 سال معلمی (16 سال تدریس ومعاونت و 14 سال کارشناس بودن) است ویژه معلمان جوان و علاقه مند به این مرزوبوم.
این فایل کپی برداری نیست نتیجه سالها یادداشت برداری، تحقیق و مطالعه مستمر است و یا تجربه ی زیسته ام تا سن 50 سالگی است ....امید وارم برای تان مفید باشد.